فقط یک نگاه کافیست!
تا تمام کند؛
تمام:
تنهایت را!
غروب های تکراری ات را!
بی خیال شدنت را!
سرد خوابیدنت را!
فقط یک صدا کافیست؛
تا شروع کند:
بلند خندیدنت را؛
عاشقانه رقصیدنت را؛
دلجویی کردنت را؛
سروقت رسیدنت را؛
فقط یک لمس کافیست!
تا:
گم شوی در غیر از خودت!
بمیرانی زمان را در احوالت؛
فدا کنی سالها سکوتت؛
تا به پای هم پیر شدن،شود تمام آرزویت!!!
نظرات شما عزیزان:
وحید 

ساعت19:02---26 اسفند 1392
عاشقانه های مرا خواندی
شعری برای گیسوانت بود....
شعری برای گیسوانت بود....
برچسبها:












































لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید